جوسپ ماریا بارتومئو با کسب 54.6 درصد آراء، جنگ با خوان لاپورتا را برد. از این انتخاب چه نتایجی می شود گرفت؟بارتومئو از لحظهای که در ژانویه درخواست برگزاری انتخابات در تابستان را داد، خودش را آمادهی پیروزی کرده بود ...
او نسبت به دیگر کاندیداها دست بالا داشت، چون خودش همچنان در قدرت بود و با تمدید قراردادهای لوئیز انریکه و دنی آلوز، با زمانبندیای مناسب، محبوبیتاش را بالاتر هم برد. اما لاپورتا از سوی دیگر خیلی دیر به جمع کاندیداها پیوست و به نظر می رسید سعی دارد بیشتر با اتکا با کاریزمایش، تا عواملی که در اختیار داشت، به صورت بداهه این نبرد را ببرد. شاید همین عامل اصلی شکستش بود.
جنگ بین بارتومئو و لاپورتا در واقع جنگ بین یک پراگماتیست (عملگرا) و یک رومانتیسیست بود. کمپین لاپورتا قول حذف هواپیمایی قطر از روی پیراهن بارسا را داده بود، در حالیکه بارتومئو با انتشار درآمدی که این قرارداد تبلیغاتی برای باشگاه داشته (15 میلیون یورو در فصلِ 2014-2015)، از آن به عنوان بهترین گزینهی همکاری یاد کرد. نتیجهی نهایی نشان داد که بارسای مدرن به جای اینکه به فکر شعار "فراتر از یک باشگاه" باشد، خودش را تیمی بین تیمهای بزرگ دیگر می داند؛ جایی که اقتصاد بر مسائل سیاسی و اجتماعی برتری دارد.
سهگانه بردن بارسا در فصل پیش هم تاثیر بسیار مهمی در پیروزی بارتومئو داشت. در همین ماه مارس بود که گزارشها از نهایت رای 27 درصدی او خبر می دادند. محرومیت باشگاه از نقل و انتقالات، داستان نیمار و ضعیف شدن آکادمی، همه و همه بر محبوبیت بارتومئو تاثیر منفی گذاشته بود. همه حرف از پیروزی قطعی لاپورتا حرف می زدند. تا اینکه بارسلونا سه گانه برد.
در هفته های اخیر اصطلاحی کاتالانی مدام به گوش می رسید: «توپ که از خط می گذره بهتره دیگه خیلی خودمون را اذیت نکنیم.» یا به عبارت دیگر سری که درد نمی کنه دستمال نمی بندند. پس تیمی که تمام جام های ممکن را برده نیازی به تغییر ندارد. آمار نشان می دهد بیشترین رای های بارتومئو از راید هندگان مسنتر به دست آمده است. خب منطقی هم هست. آدم هر چه سنش بالاتر می رود، محافظه کارتر می شود و میلش به تغییر کمتر. پس چرا تیمی که قهرمان شده است را عوض کرد؟ موارد و مشکلات دیگر، مثل داستان همچنان ادامه دار نیمار، در نهایت قدرت این را پیدا نکردند که بر این حس غلبه کنند.