بارسلونا بعد از گذراندن فصلی طولانی و سخت و تابستانی، مقابل سویا در نهایت با غلبه بر خستگی، سوپر جامِاروپا را برد. این بازی 9 گل داشت و تقریبا دو برابر تعداد این گلها نتایجی که به دست داد. اول اینکه هیچکس، نه ژاوی در قطر، نه پپ گواردیولا در باواریا، نه هیچ هوادار بارسلونا، بیشتر از ارنستو والورده و بازیکنان اتلتیک بیلبائو از این بازی لذت نبرند ...
بیلبائو که کوپا دل ریِ 2015 را به بارسلونا باخت، جمعه در بازیِ رفتِ سوپر جامِ اسپانیا مقابلِ تیمی بازی می کند که نیمار و ژوردی آلبا ندارد و بازیکنانِ دیگرش هنوز ساعتِ بدنشان روی ساعت نیویورک تنظیم شده و تمامِ اعضایِ بدنشان، از پاهایشان گرفته تا ریههایشان، احساس می کنند که صاحبشان به نیرویِ دریاییِ آمریکا پیوستهاند.
نکتهیِ دوم اینکه اونای امری بیچاره از این به بعد هر وقت تیمش مقابلِ بارسلونا بازی می کند باید 24 ساعت از باشگاه مرخصی بگیرد، چون وقتی او در این بازی نتوانست بارسلونا را شکست دهد، دیگر بعید است در شرایطی دیگر موفق به این کار شود. این بیستمین تلاشِ امری، با چهار تیمِ مختلف، برایِ شکست دادنِ بارسلونا بود و وقتی بازی 4-4 شد، یا وقتی کوکه و عادل رمی مقابلِ دروازهیِ خالی صاحبِ موقعیت شدند (که اگر ازشان استفاده می کردند بازی 6-5 به سودِ سویا می شد)، به نظر می رسید دیگر نوبتِ امری فرا رسیده است. اما نه، اونای امری قطعا طلسم شده است. پس "آمیگو میو" بیا و این داستان را فراموش کن. برایِ همیشه.
نکتهیِ دیگر: اگر بازی را در تفلیس تماشا می کردید که خب قضاوتِ وقایعی که اتفاق افتاد با خودتان بود. اما اگر بازی را از تلویزیون تماشا می کردید، احتمالا گزارشگر و کارشناسِ بازی از مشکلِ خطِ دفاعیِ بارسلونا حرف زده است. برایِ به این گزارشگران و کارشناسان می گویم احتمالا فصلِ پیش خیلی بازی از بارسلونا ندیدهاند. تیمِ لوئیز انریکه مشکلِ دفاعی ندارد، تاکید می کنم، ندارد. چون این حرف را بعد از 120 دقیقه دفاعِ بد و 4 گل خورده می زنم، پس باید ازش دفاع کنم و دربارهاش توضیح بدهم.
بارسلونا فصلِ پیش در 7 بازی از دورِ حذفیِ چمپیونز لیگ مقابلِ قهرمانِ انگلیس، قهرمانِ فرانسه، قهرمانِ آلمان و قهرمانِ ایتالیا تنها 6 گل خورد. آمارِ خطِ دفاعیِ بارسلونا در لا لیگا هم با فاصله ای بسیار بهترین بود، و در واقع بهترین خطِ دفاعیِ کلِ باشگاه هایِ جهان بود. باز هم دربارهیِ حرفِ من شک دارید؟ بایرن فصلِ پیش در حالیکه 4 بازی کمتر در لیگ داشت، تنها 3 گل کمتر از بارسلونا خورد (در مجموع 18 تا). در ضمن این اتفاق در لیگی افتاد که نزدیکترین رقیب به بایرن 10 امتیاز فاصله داشت، در حالیکه فاصلهیِ بارسلونا و رئالِ مادرید تنها 2 امتیاز بود. اما در لیگ هایِ 38 هفتهای در قیاس با 21 گلِ خوردهیِ بارسلونا، یوونتوس 24، چلسی 32 و پاریس سن ژرمن 36 گل خوردند. رئالِ مادرید هم در این فصل 17 گل بیشتر از بارسلونا خورد.
دو عاملی که فصلِ پیش باعثِ سهگانه بردنِ بارسلونا شد، با کنار گذاشتنِ نمایشِ بی نظیرِ مسی، پاس ها و قدرتِ حملهیِ سریع آنها وقتی توپ داشتند و پرسِ شدید و دقیقی رویِ حریف، وقتی توپ نداشتند بود. این نوع بازی نیازمند آمادگیِ کاملِ جسم و ذهن است. اما بازیکنانِ بارسلونا در این تابستان، به لطفِ برنامهریزیِ باشگاه برایِ درآمدزایی در تورِ آمریکا، 30 هزار کیلومتر سفر کردهاند، از مناطقِ زمانیِ مختلف گذشتهاند و بارها به جایِ اینکه شب استراحت کنند، آن را در فرودگاه سپری کردهاند. انگار باشگاه قصد داشته از بازیکنانش ربات هایی بسازد که 24 ساعته در 365 روزِ سال فعال باشند و آنها را به نمایش بگذارند. این واقعا درست و امکانپذیر و عادلانه نیست. اصلا انتخابِ این زمان برایِ سوپر جامِ اروپا، آن هم در گرمایِ وحشتناکِ تفلیس، بی احترامی به بازیکنانِ بزرگی است که بدونِ آنها هیچکدام از این قراردادهایِ سنگینِ تلویزیونی موجود نبود.
خلاصه بگویم. چیزی که دیشب دیدیم قدرتِ مطلق بارسلونا، از 1-0 تا 4-1 بر سویایی که در حالِ بازسازیِ خودش است، بود. این اتفاق تا وقتی بدنِ بارسایی ها آماده بود و ترکیبِ اصلیشان در زمین قرار داشت در حالِ رخ دادن بود. اما اتفاقی که از 4-1 به 4-4 افتاد این نبود که بارسلونا بازی را رها کند، یا فراموش کند که چطور باید دفاع کرد. بلکه ذهنِ و جسمِ خستهیِ این بازیکنان بود که در این مقطع از بازی کارکردِ همیشگیاش را از دست داد و بیرون رفتنِ اینیستا هم باعث شد تا قدرتِ حفظِ توپِ آنها بسیار پایین بیاید.
چرا بارسلونا نیمهیِ دوم مقابلِ سویا کم آورد؟ فقط پیش فصلِ دو تیم را مقایسه کنید: بارسلونا از بارسلونا به پاسادنا، به سانتا کلارا، به واشنگتون به فلورانس، دوباره به بارسلونا و بعد به تفلیس. اما سویا از سویا به فرانسه، انگلیس، یونان و بازگشت به سویا و بعد تفلیس. همین سفرهایِ پیش فصل بود که تفاوت را ایجاد کرد.
بارسلونا جمعه در بازیِ رفتِ سوپر جامِ اسپانیا شاید به تیمی خمار از جشنِ قهرمانیِ تفلیس بماند، اما در بازیِ برگشت در نوکمپ قطعا دوباره همان میلِ به پیروزیِ وحشیانهیِ کاتالان ها را خواهیم دید. این آخرین نتیجهای بود که از نمایشِ بارسلونا در سوپر جامِ اروپا می شد گرفت.