loading...
غولهای کاتالان

سقوطی بود که انتظارش را نداشتیم. تنها پنج دقیقه بعد از آغاز بازی در آنوئتا، میزبان توپی را پشت دفاع نه چندان مطمئن بارسا فراهم کرد، تکل بوسکتس کارساز نبود، دفاع چپ موقت تیم، سرجی روبرتو، یک پا برای جلوگیری از ارسال ژابی پریتو کم آورد و آن ارسال، بالاتر از جرارد پیکه، روی سر آرایزابالِ هجده ساله نشست، تا او با ضربه سری دیدنی، دروازه کلودیو براوو را باز کند. و به همین صورت، هیجان به صدر جدول لالیگا دوباره بازگشت.

 

بارسا نه تنها بهترین فرم خود را به آنوئتا نبرد، که حتی بهترین یازده نفره خود را هم، از ابتدا در ترکیب ندید. با حضور سرجی روبرتو، آردا توران، رافینیا و مونیر، که به جای جوردی آلبا، اینیستا، راکیتیچ و سوارز در ترکیب قرار گرفته بودند، تیم یک نیمه اول نا امید کننده و بی هیجان را سپری کرد. مسی در مرکز بازی می کرد، اما نمی توانست بازیسازی کند و توپ را به راحتی در مقابل دفاع شش نفره ای که اوزبیو برای سوسیداد چیده بود، از دست می داد.

مونیر به عنوان مهاجم مرکزی پیشرفت هایی داشته است، اما به هیچ وجه نمی توانست جایگزینی برای لوییز سوارز باشد. نفوذ خاصی توسط هافبک های مرکزی و سرجی روبرتو، که در پست غیر تخصصی اش بازی می کرد، دیده نمی شد. در نیمه نخست، بارسا تنها دو فرصت گلزنی داشت: ضربه آردا توران از نزدیکی های نقطه پنالتی که با واکنش رولی، دروازبان سوسیداد همراه بود، و ضربه مسی از منطقه ای خطرناک با پای راست، که از بالای دروازه به بیرون رفت.

لوییز انریکه خطر را احساس کرد و بهترین پاسخ را برایش فراهم آورد. اینیستا، جایگزین رافینیا در بین دو نیمه شد، و خیلی زود، راکیتیچ و جوردی آلبا هم به او پیوستند. اما تعویض ها کافی نبودند. در 45 دقیقه پایانی، مسی یک موقعیت بسیار خوب را از دست داد، و چند موقعیت دیگر را هم رولی از بارسا گرفت. با وجود اینکه سوسیداد هیچ شوت دیگری به سمت دروازه بارسا نداشت، اما همان یک شوت، کافی بود. بازی در میان نا امیدی محض به پایان رسید و در حالی که شش بازی تا پایان فصل مانده، فاصله بارسا در صدر، که همین یک هفته پیش به نظر کاملا مطمئن می آمد، با اتلتیکو به سه و با رئال به چهار رسید. در اواخر نیمه دوم، تصویر لوییز انریکه - که بیشتر از اینکه در کنار زمین باشد، روی نیمکت نشسته بود - در حالی شکار شد که داشت بند کفش هایش را می بست، و این طور به نظر می آمد که او و تیمش می خواهند هر چه سریعتر سن سباستین را ترک کنند.

1. باز هم آنوئتا پیروز شد

سوسیداد شاید یک تیم میانه جدولی باشد، اما انریکه اغراق نمی کرد، وقتی گفت: «آن ها یکی از سخت ترین حریفان در بازی های خارج از خانه اند». بارسا از نخستین فصل حضور گواردیولا نتوانسته در این ورزشگاه پیروز شود، و حالا باید یک سال دیگر هم صبر کند.

نمی شود دقیق گفت که نفرین آنوئتا، چیست. جالب اینکه، به نظر می رسد که آنجا فقط برای بارسا نفرین شده است: در چهار فصل گذشته، سوسیداد در بازی های خارج از خانه خود نتایج نسبتا بهتری از دیدار های خانگی کسب کرده است، و اگر تنها بازی های خانگی را در نظر بگیریم، آن ها در حال حاضر در جدول سیزدهم هستند. زمین آنوئتا نه کوچک است - در واقع هم سایز با نیوکمپ است - و نه بد نگهداری می شود؛ دو فاکتوری که بارسا گاهاً با ورزشگاه هایی که خارج از خانه در آن ها حاضر می شود، دارد. شاید بگویید سر و صدای تماشاگران باسکی تمرکز بارسا را به هم می زند، اما این، در مقابل جَوی که در ورزشگاه هایی مانند ویسنته کالدرون و دیگر تیم های اروپایی که بارسا در لیگ قهرمانان در آن ها حضور پیدا می کند، هیچ است.

مقدار قابل توجهی از تحقیقات آکادمیک در زمینه مزایای بازی های خانگی وجود دارد که بیشتر آن ها به تأثیر تماشاگران بر روی داور مسابقه، اشاره دارند. نکاتی وجود دارند که نشان می دهند مشکل بارسا، در این قسمت است. در شش مصاف اخیر بارسا و سوسیداد، آبی و اناری ها هر سه دیداری که در نیوکمپ برگزار شده را، با مجموعاً ده گل زده و تنها یک گل خورده، پیروز شده اند. در این سه بازی آن ها 26 خطا مرتکب شده اند و یک کارت زرد هم دریافت کرده اند. این آمار برای تیم میهمان، 39 خطا و 11 کارت زرد بوده است.

در حالی که در سه دیدار آنوئتا بارسا ضمن شکست و دریافت مجموعا پنج گل و زدن تنها یک گل، مرتکب 42 خطا شده و 10 کارت زرد هم دریافت کرده است. این آمار برای سوسیداد، 48 خطا و 7 کارت زرد است. این اختلاف وقتی جالب می شود که بدانید بارسا در آنوئتا، مالکیت توپ بیشتری (که با تعداد خطاها، رابطه عکس دارد) را نسبت به دیدار های خانگی اش با سوسیداد، ثبت کرده است.

بعد از سوت پایان بازی، پیکه و بوسکتس ماندند تا با داور صحبت کنند، اما او اشتباه فاحشی نداشت. شاید مشکلات بارسا در سن سباستین، بُعد روانی داشته باشد. لالیگا جَو های وحشتناک دیگری هم دارد که هر کدام از آن ها ممکن است روی داوری تأثیر گذار باشند؛ اما بارسا با تنها احتساب بازی های خارج از خانه، دومین تیم برتر است. اگرچه بعد از هفت سال پیروزی نشدن در این ورزشگاه، بازیکنان احتمالا دارند به این نتیجه می رسند که این نفرین همیشکی شده است.

2. پُست ها، مهم اند!

لوییز انریکه اعتماد بسیار زیادی به بازیکنانش برای بازی کردن در پست هایی که تخصص خاصی در آن ندارند، دارد. سرجی روبرتو مثالی مناسب است از اینکه این تصمیم تا چه اندازه می تواند موفق باشد. اما ممکن است مشکل ساز هم شود؛ حتی مشکلاتی بیشتر از وقتی جرمی متئو - که در دفاع چپ یک فاجعه است - در این پست بازی می کند. ترکیب شب گذشته، جای بحث زیادی دارد.

بیایید با سرجی روبرتو شروع کنیم، که اگر از نمایش هایش در پست های مختلف جدولی درست کنیم، پنسخه مدافع چپِ او، جایگاه پنجم را خواهد داشت. او واضحا بهتر از متئو است و با توجه به مصدومیت ویدال و اینکه در دفاع چپ تا به حال آزمایش نشده، و فرمالن نیز، به نظر نمی رسد بتواند در این پست خوب کار کند، بهترین جانشین برای آلبا، همین سرجی روبرتو است. اما، نا آشنا بودنش با این پُست، کاملا مشخص است. ارسال ژابی پریتو که منجر به تنها گل مسابقه شد، باید توسط سرجی روبرتو دفع می شد. و، در حالی که هوش بالا و قدرت پاسدهی او، از او یک مدافع چپ بهتر می سازد، راست پا بودنش باعث می شود تا نتواند یک مدافع چپ ایده آل باشد. هر گاه او توپ را در سمت چپ زمین در اختیار دارد، با یک تغییر مسیر کوتاه، توپ را روی پای تخصصی اش می آورد. این تعلل لحظه ای، می تواند تفاوت را در این زمینه که یک موقعیت تا چه اندازه می تواند خطرناک باشد، رقم بزند. بعد از حضور آلبا، نفوذ های بارسا بهتر شد و موقعیت هایی که از کناره ها ایجاد می شد، افزایش یافت.

مقدار قابل توجهی از تحقیقات آکادمیک در زمینه مزایای بازی های خانگی وجود دارد که بیشتر آن ها به تأثیر تماشاگران بر روی داور مسابقه، اشاره دارند. نکاتی وجود دارند که نشان می دهند مشکل بارسا، در این قسمت است. در شش مصاف اخیر بارسا و سوسیداد، آبی و اناری ها هر سه دیداری که در نیوکمپ برگزار شده را، با مجموعاً ده گل زده و تنها یک گل خورده، پیروز شده اند. در این سه بازی آن ها 26 خطا مرتکب شده اند و یک کارت زرد هم دریافت کرده اند. این آمار برای تیم میهمان، 39 خطا و 11 کارت زرد بوده است.

در حالی که در سه دیدار آنوئتا بارسا ضمن شکست و دریافت مجموعا پنج گل و زدن تنها یک گل، مرتکب 42 خطا شده و 10 کارت زرد هم دریافت کرده است. این آمار برای سوسیداد، 48 خطا و 7 کارت زرد است. این اختلاف وقتی جالب می شود که بدانید بارسا در آنوئتا، مالکیت توپ بیشتری (که با تعداد خطاها، رابطه عکس دارد) را نسبت به دیدار های خانگی اش با سوسیداد، ثبت کرده است.

بعد از سوت پایان بازی، پیکه و بوسکتس ماندند تا با داور صحبت کنند، اما او اشتباه فاحشی نداشت. شاید مشکلات بارسا در سن سباستین، بُعد روانی داشته باشد. لالیگا جَو های وحشتناک دیگری هم دارد که هر کدام از آن ها ممکن است روی داوری تأثیر گذار باشند؛ اما بارسا با تنها احتساب بازی های خارج از خانه، دومین تیم برتر است. اگرچه بعد از هفت سال پیروزی نشدن در این ورزشگاه، بازیکنان احتمالا دارند به این نتیجه می رسند که این نفرین همیشکی شده است.

2. پُست ها، مهم اند!

لوییز انریکه اعتماد بسیار زیادی به بازیکنانش برای بازی کردن در پست هایی که تخصص خاصی در آن ندارند، دارد. سرجی روبرتو مثالی مناسب است از اینکه این تصمیم تا چه اندازه می تواند موفق باشد. اما ممکن است مشکل ساز هم شود؛ حتی مشکلاتی بیشتر از وقتی جرمی متئو - که در دفاع چپ یک فاجعه است - در این پست بازی می کند. ترکیب شب گذشته، جای بحث زیادی دارد.

بیایید با سرجی روبرتو شروع کنیم، که اگر از نمایش هایش در پست های مختلف جدولی درست کنیم، پنسخه مدافع چپِ او، جایگاه پنجم را خواهد داشت. او واضحا بهتر از متئو است و با توجه به مصدومیت ویدال و اینکه در دفاع چپ تا به حال آزمایش نشده، و فرمالن نیز، به نظر نمی رسد بتواند در این پست خوب کار کند، بهترین جانشین برای آلبا، همین سرجی روبرتو است. اما، نا آشنا بودنش با این پُست، کاملا مشخص است. ارسال ژابی پریتو که منجر به تنها گل مسابقه شد، باید توسط سرجی روبرتو دفع می شد.

و، در حالی که هوش بالا و قدرت پاسدهی او، از او یک مدافع چپ بهتر می سازد، راست پا بودنش باعث می شود تا نتواند یک مدافع چپ ایده آل باشد. هر گاه او توپ را در سمت چپ زمین در اختیار دارد، با یک تغییر مسیر کوتاه، توپ را روی پای تخصصی اش می آورد. این تعلل لحظه ای، می تواند تفاوت را در این زمینه که یک موقعیت تا چه اندازه می تواند خطرناک باشد، رقم بزند. بعد از حضور آلبا، نفوذ های بارسا بهتر شد و موقعیت هایی که از کناره ها ایجاد می شد، افزایش یافت.

مهمتر از آمادگی بدنی، آشنایی تاکتیکی با سیستم است. نه رافینیا و نه آردا توران، به صورت مداوم در ترکیب انریکه قرار نگرفته اند و این برای بازیکنانی که هنوز دارند با استایل بارسا آشنایی پیدا می کنند، سخت است. اینکه ندانند با چه بازیکنانی سر و کار خواهند داشت و ندانند پاس ها و حرکاتشان باید دقیقا چطور باشد؛ تعهد بارسا به توتال فوتبال تحسین برانگیز است و تقریبا هیچ تیمی به خوبی آن ها این سبک را اجرا نمی کند، اما کمی آزادی عمل و همرنگ شدن هم، بد نخواهد بود.

3. اینیستا بدون جانشین است

یک اصل قابل اتکا برای سنجش اینکه یک نفر هوادار با دانش بارساست و یا چیز خاصی سرش نمی شود، این است که ببینید در پاسخ به پرسش کدام در استایل بارسا ضروری ترند؛ مسی یا بوسکتس؟، چه می گوید. یکی، بهترین بازیکن دنیاست، اما یک کارآموز، دقیقا در سمت مقابل دارد که در غیاب او می تواند خط حمله را رهبری کند. دیگری، بوسکتس، مانند هیچ کس دیگری نیست. این مشکل تا مدتها برای انریکه وجود داشت که نمی توانست به هافبک دفاعی اش در مقابل تیم های نسبتا خوب، بدون اینکه تیمش دچار مشکل شود، استراحت دهد. اما شدیدا به نظر می رسد که مشکل سیستم چرخشی برای خط هافبک، دو برابر شده است: اینیستا را هم، نمی شود تعویض کرد.

این چیزی بیشتر از یک مطالعه سطحی در مورد یکی از بهترین هافبک های این نسل است. این یک حقیقت محض در مورد این است که بارسای فعلی چگونه کار می کند. نه تنها اینیستا تنها بازیکنی است که می تواند در خط میانی برای بارسا "ژاوی" باشد، بلکه تنها بازیکنی هم هست می تواند در یک سوم هجومی، برای بارسا "اینیستا" باشد. استعداد های زیادی در خط هافبک تیم وجود دارند که همگی خلاق و پر تلاش هستند، اما وقتی صحبت از انتقال توپ از عقب زمین، و وارد کردن آن به محوطه جریمه می شود، هیچکس نمی تواند به آنچه اینیستا انجام می دهد، حتی نزدیک شود.

با توجه به اینکه یک ماه دیگر او 32 ساله می شود، نگرانی در این مورد هم برای فصل جاری و هم برای آینده، وجود دارد. آیا اینیستا از مصدومیت ها دور خواهد ماند؟ آیا او این توانایی را خواهد داشت که در هفته هایی که به او نیاز است، بازی کند؟ و، دو یا سه فصل آینده که او دیگر نمی تواند بازی کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ترکیب خط هافبک تیم مقابل سوسیداد، که برای اولین بار آردا و رافینیا در کنار هم قرار گرفته بودند، نشان داد که انریکه به دنبال یک زوج خط هافبک است که بتواند آنچه اینیستا برای تیم انجام می دهد را، از آن ها بیرون بکشد. که البته مشخص شد که هنوز پیدا نشده است.

4. فرم مسی، یک مشکل محسوب می شود

چه آن را به خاطر وقفه بازی های ملی بدانید، یا حریفان سخت و یا افت و خیز های معمول یک بازیکن؛ در هر صورت مسی یک هفته بد را گذراند. در سه بازی مقابل رئال مادرید، اتلتیکو و سوسیداد، او نقش بازیساز اصلی تیم را بر عهده داشت، و اصلا موفق نبود.

بخشی از این مشکل، به خاطر جایگاه او در زمین است. مسی پشت مهاجم اصلی و در قسمتی مرکزی تر از آنچه او معمولا زیر نظر لوییز انریکه بازی می کند، حضور داشت. این روش باعث می شد تا بهترین بازیکن بارسا، کنترل حملات را در دست داشته باشد، اما نقاط قوت او را نیز، تحت شعاع قرار داد. به جای دریبل از سمت راست به چپ، به موازات خط محوطه جریمه، جایی که در مقابل هر حریفی می توانست یک موقعیت شوت و یا پاس خیلی خوب داشته باشد، مسی توپ را در میانه میدان، و در حالی که پشتش به دروازه است، در اختیار می گیرد؛ جایی که بسیار برای ضربه زدن دور است و، با توجه به تفاوت پاس های او با پای راست و چپش، گزینه های کمتری چه از لحاظ تعداد بازیکنان و چه از لحاظ فضا، در اختیار دارد.

بازی دادن به مسی در پست 10، مزایای خودش را داشت، اگر این مسئله با فرم بد او، همزمان نمی شد. او این هفته تنبل به نظر می رسید و اصلا شور همیشگی را نداشت. او توپ را رها می کرد، وقتی نباید می کرد. پاس های کوتاه او قطع می شدند، و ارسال های موربش، که اصولا دقتی میلی متری داشتند، یا به مدافع راست حریف می رسیدند و یا آنقدر بلند بودند که به بیرون می رفتند. حرکاتش قابل پیشبینی شده اند و صحنه های بسیار کمی از یک دو های معروف او برای آمدن به مرکز، رقم خوردند. بدتر از همه، وقتی در موقعیت گلزنی قرار می گیرد، مانند چند باری که در دیدار مقابل سوسیداد اتفاق افتاد، ضربات آخر ضعیفی دارد.

فرم او بر می گردد، چون همیشه همینطور است. این داستان پُست ها هم حل می شود. اگر انریکه مسی را به گوشه ها بر نگرداند، سوارز نهایتا راهی می یابد تا دوندگی های بهتری داشته باشد و نیمار برای تطابق با پلن جدید، پاس هایش را بهتر خواهد کرد. در هر صورت، با توجه به اینکه بازی کالدرون بسیار نزدیک است، و اوضاع لیگ هم حساس شده است، بارسا مسی را در بهترین فرمش نیاز دارد.

5. سخت ها، تمام شدند

بر خلاف آنچه این هفته وحشتناک نشان داد، بارسا در وضعیت بدی به سر نمی برد. سخت ترین بازی های لیگ تمام شده اند و بارسا بازی های نسبتا راحت تری نسبت به نزدیک ترین حریفانش، در بازی های باقی مانده دارد. اگر آن ها بتوانند از پس دیدار چهارشنبه در کالدرون بر بیایند، می توانند اوضاع خود را در مقابل والنسیای رده پانزدهمی در نیوکمپ، دوباره سر و سامان ببخشند. این فشار به این زودی از روی تیم برداشته نمی شود، اما خطر هر گونه بحرانی، اصلا وجود ندارد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1813
  • کل نظرات : 91
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 101
  • آی پی دیروز : 158
  • بازدید امروز : 138
  • باردید دیروز : 517
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,550
  • بازدید ماه : 1,550
  • بازدید سال : 39,520
  • بازدید کلی : 171,090